سفارش تبلیغ
صبا ویژن


      
 امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی
کاهش جان تومن دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چه ها می بینی
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که توهم آینه بخت غبار آگینی
باغبان خار ندامت به جگر میشکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی
شهریارا اگر آیین محبت باشد
چه حیاتی و چه دنیای بهشت آیینی

"شهریار"
 




برچسب ها : مهدویت  ,
توسط : |   نظر بدهید
      

   ای کاش ببینیم همه ماه نهان را
      همراه طلوع تو شروع رمضان را
      با تلخی اشک غمت افطار نمودیم
      از مسجدمان تا که شنیدیم اذان را
      چندیست که چشمان زمین بی تو ندیده است
      از باد صبا آن نفس مشک فشان را
      تلخند زبانها بگذار از تو بگویند
      تا نام تو تغییر دهد طعم دهان را
      قلبی که ز خاک کف پاهای تو دور است
      صد سال نخواهیم برایش ضربان را
      هرگاه که با تو به مناجات نشستیم
      یک بار هم احساس نکردیم زمان را
      گیریم که از دیدن تو چشم بپوشیم
      آقای دل ما! چه کنیم این دلمان را ؟
      امسال رسیدیم که از سفره زینب
      بر دست گدایان بدهی لقمه نان را
      خون گریه روز و شبت از غصه زینب
      باعث شده در کام بگیریم زبان را
      برگرد که از کوفه نه، از کرب و بلا نه
      از شام بپرسی سبب قد کمان را

شاعر : محمد بیابانی




برچسب ها : مهدویت  , اشعار مذهبی  ,
توسط : |   نظر بدهید
      

ما که حالا چنین زمین گیریم
روزگاری در آسمان بودیم
پر پروازمان که وا می شد
می پریدیم و بی نشان بودیم
**
خوب بودیم و خوب می دیدیم
پاک بودیم و پاک می رفتیم
متدیّن بدون بار گناه
زیر خروار خاک می رفتیم
**
همه در زیر سایه ی قرآن
همه مشغول زندگی بودیم
لحظه های جوانی خود را
در مناجات و بندگی بودیم
**
بر سر شانه هایمان هر شب
کیسه های کریم می بردیم
نان افطار سفره هامان را
از برای یتیم می بردیم
**
لقمه نانی که بود می خوردیم
کی به فکر غذای فردا بود
اهل از خود گذشتگی بودیم
دلمان دل نبود دریا بود
**
هر شب جمعه کنج خانه مان
سر سجاده ی دعا بودیم
با همان ذکر السلام علیک
زائر صحن کربلا بودیم
**
هر کجا خیمه می زدیم با خود
کوله بار امید می بردیم
شاد بودیم از اینکه هر لحظه
روی شانه شهید می بردیم
**
ناگهان بین ناگهانی ها
پای شیطان به خانه ها وا شد
عطر سجاده هایمان هم رفت
جبرئیل از کنارمان پا شد
**
ناگهان بین ناگهانی ها
باد آمد بهارمان را برد
بوی پرواز رفت و همراهش
بوی آغوش یارمان را برد
**
کم کم از ذکر حق که دور شدیم
روزی آسمان مان کم شد
می دویدیم از پی دنیا
ولی از سفره نانمان کم شد
**
کاروان رفت و عده ای رفتند
عده ای بین چاه افتادند
عده ای در مسیر خود ماندند
عده ای بین راه افتادند
**
عده ای رفته و شهید شدند
عده ای بی بها عزیز شدند
عده ای تا خدا سفر کردند
عده ای هم اسیر میز شدند
**
از دل زندگی ما بوی
عمر بی استفاده می آید
از سر سفره های ما حالا
بوی خمس نداده می آید
**
ای شهیدان راه عشق و وفا
خوش به حال شما و بال شما
پیش ارباب یاد ما هستید؟
منم و غبطه ی وصال شما
**
باید این روزهای پاییزی
یک نفر با بهار برگردد
از برای نجات این دنیا
وارث ذولفقار برگردد
**
با هزاران امید می گویم
آفتابا امام ما برگرد
یا ایالغوث یا اباصالح
جان زهرا تو را خدا برگرد

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان


توسط : |   نظر بدهید
      

ماه مبارک رمضان، با شکوه و شوکتی شگرف، دوباره به روی مشتاقان شرافت، آغوش می ‌گشاید و با هلال محرابی ‌اش، هلهله ‌ی اهل پارسایی و پروا می‌ انگیزد و غوغای غفران و همایش هدایت می ‌آغازد و اینک با ضمیری شادمانه و نیازی عاشقانه در قدوم بهاران معنویت در این حرارت طبیعت، غنچه‌های غنوده در پرچین پرهیز می ‌افشانیم و هم آوا با مولای منتظران، خوش آمدش می ‌گوییم. شکرا که دوباره ابواب بهشت را گشودند و دریغا اگر با بال بصیرت به اوج رحمت و رهایی نرویم و از این فرصت فرید فیض، بهره‌ ور نشویم.
یک سال، با فراز و فرود بسیار، رهسپاری نمودیم و در راه روشن آیین آسمانی ‌مان گام نهادیم و در این طی طریق از ذخایر معنوی وجودمان سود جستیم و با محرک ایمان باطن به سوی اهداف الهی، قوای ظاهر خویش را به حرکت واداشتیم و اینک ماه مبارک رمضان، هنگامه ‌‌ای است که می‌ توانیم ذخایر درون را غنی سازیم و ریزش‌های نفسانی را با رویش‌‌های سبز «‌صبر» ‌و «صلوة» ‌جبران نماییم. لغزشگاه ها و کژراهه ‌ها آنگاه رخ می ‌نمایند و آدمی را به خود فرامی ‌خوانند که کاهش ذخایر نفسانی آغاز شود و توان حرکت‌ های پیش رونده از رهروان سلب گردد. گویا با تشریع روزه برای اهل ایمان، خالق یکتا اراده فرموده که هر سال با انباشت ذخایر نوین معنوی، از توان سیر و سلوک در صراط مستقیم کاسته نشده و با امداد از روشنایی روزه و نور نیایش و فروزندگی فطر، فانوس فطرت انفس، پدیدار و پایدار بماند.
روزه، آموزه‌ هایی دارد که هر کدام از آنها دریایی از معنا و معنویت را به موج وامی ‌دارد و به اوج عزت می ‌رساند. روزه، هدفداری و غایت طلبی را در انسان تقویت می‌ کند و او را به این باور می ‌رساند که برای نیل به مطلوب نباید از دشواری ‌ها و مشکل ‌ها هراسید. سطح تأمل و تحمل برای روزه‌ داران، بسیار بالاست. هدف و مقصودشان هم زیباست؛ قرب قادر متعال و ایصال به منشأ قدرت مطلق.
تلاش و کوشایی روز افزون و پرهیز از تن آسایی و خویش را در حصر «‌عسر» ‌قرار دادن تا به «‌یسر» ‌نائل شدن، از دیگر آموزه‌‌های رمضان است؛ «‌فانّ مع العسر یسرا». ‌در بطن معسرت و سختی، آسانی و گشایش، نهان است و برای استحصال گوهر آسایش ، باید در قعر اقیانوس دشواری غوطه‌ ور شویم و با کند و کاو بسیار، صدف نفس بگشاییم و کنز کرامت آن را به دست آوریم. 
بازدارندگی از فرسایش روح و پرهیز از فروغلتیدن در مرداب منیت و رهایی از تنیدن تارهای روزمره گی در اطراف قلب و اندیشه نیز ارمغانی است که صبر و صیام از آسمان برای اهل زمین می‌ آورند؛ و نیز بازبینی گذشته و مراقبت ‌نفسانی در آینده. رمضان، افزون بر اعطای فرصت خودسازی، دیدگاه مراقبتی و انتقادی نسبت به نفسانیت خویش را به روی روزه‌ داران می‌ گشاید و با کاستن تعلقات دنیایی، نورانیت و بصیرتی را به دنبال می ‌آورد که می ‌توان با نگاهی الهی، اعمال و کردار گذشته را واکاوی نمود و به زشتی و زیبایی آنها با دیده ‌ی انصاف و غیر خودبینانه نگریست و نیروی حراست و مراقبت قوی و بازدارنده را در وجود خود پدید آورد و به این باور رسید که تا نگاه انتقادی نباشد، عیب و اعوجاج نفس برطرف نخواهد شد؛ و این امر برای آنانی زیبنده ‌تر است که واجد مسؤولیتی سیاسی یا اجتماعی هستند، تا با جزم انگاری به اعمال خود نگاه نکنند بلکه به اعمال و عملکرد خود به دیده ‌ی اصلاح و انصاف بنگرند و روش ها ومنش های مذموم را کنار بگذارند و خدمت خالصانه را وجهه ‌ی همت خود سازند و بر خواهش های نفسانی، غلبه کنند و نعمات دنیوی را برای مردم بخواهند و خود به قدر کفایت، بسنده نمایند.
نکته‌ ی آخر؛ همان گونه که روح جمع ‌گرایی و هم اندیشی در فرائض و مناسک دینی همانند جهاد، حج، زکات، خمس و نمازهای جمعه و جماعات حاکم است، روزه نیز از این قاعده ‌ی زیبا مستثنا نیست. گر چه ظاهر روزه، فریضه ‌ای انفرادی است اما نتیجه و ثمره ‌ی آن به گونه ‌ای است که راه استقرار مساوات و عدالت اجتماعی را هموار می‌ سازد، روحیه ‌ی بی‌ تفاوتی نسبت به محرومیت‌ ها و مسکنت‌ ها را از بین می ‌برد، طعم گرسنگی و فقر را در کام تمام اقشار جامعه می‌ پراکند، همگان را از اسراف و مصرف گرایی بازمی ‌دارد، اطعام و انفاق به نیازمندان و یکسانی و یکسان نگری انسان ها در محضر مقدس ربوبی را می ‌آموزد؛ «‌اللهم اغن کل فقیر، اللهم اشبع کل جائع، اللهم اکس کل عریان ...» ‌اینها ادعیه ‌‌ای است فرا ملیتی با محتوای جهانی نگری، و اینکه منتظر و آرزومند روزی بودن که فقر و گرسنگی و نیازمندی در تمام نقاط دنیا ریشه کن شود؛ در واقع آرزومند فرا رسیدن حاکمیت جهانی و عدالت گستر مهدی موعود ارواحنا فداه.
در آستانه ‌ی حلول هلال ماه مبارک رمضان، فرا رسیدن موسم هدایت و همدلی را به تمام مؤمنان و منتظران فرج آل محمد (ص) تهنیت می‌ ‌گوییم.




برچسب ها : فناوری  ,
      
   1   2      >