سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گرچه هر کارى که خضوع و توجّه و بندگى ما را نسبت به آفریدگار مهربان برساند، مى‏تواند شکلى از عبادت به حساب آید، امّا چون او پروردگار و مربّى ماست، و ما فرمانبردار و بنده اوییم، پس در این که چگونه و با کدام عمل و کدام کلام، او را بپرستیم و به درگاهش اظهار بندگى کنیم، خود او هر طور که بپسندد و هر فرمانى که بدهد، لازم است اجرا کنیم.
نماز، به صورتى که مى‏خوانیم، خواسته خداوند و فرموده پیامبرش مى‏باشد.
اگر بنده خالص باشیم، باید بى چون و چرا و بدون کم و زیاد، هر چه که در دین و دستورهاى فقهى بیان شده، عمل کنیم تا این عبادت، ما را به خدا برساند.
طبق آنچه خدا وپیامبر و امامان فرموده‏اند، عبادت ونماز باید:
1- آگاهانه باشد
عبادت‏هاى کورکورانه و بدوت توجّه و تعقّل، ارزش و ثواب هم ندارد. یعنى انسان باید در نماز، به معناى جملات و ذکرها و دعاها توجّه داشته باشد و بداند در مقابل چه کسى ایستاده و چه مى‏گوید. پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله مى‏فرماید:
دو رکعت نماز با توجّه، بهتر از شب زنده‏دارى غافلانه است.(5)
2- عاشقانه باشد
نمازى که از روى تنبلى، بیحالى و سستى باشد، اثر ندارد. نمازگزار باید محبت خدا رادر دل داشته باشد و با عشق و علاقه به خدایى که آن همه نعمت و رحمت عطا کرده، نماز بخواند و نماز را به شکرانه مهربانى‏هاى خدا، از روى علاقه و شوق انجام دهد.
رسول خدا صلى الله علیه وآله، نماز را نور چشم خود مى‏دانست.
آن حضرت فرموده است: کسى که صداى اذان را بشنود و بى تفاوت باشد، جفا کرده است.(6)
شوق به عبادت و نماز باید چنان باشد که با شنیدن نداى نماز، هر کارى را رها کند و بسوى گفتگو با خداى جهان بشتابد.
3- خالصانه باشد
به دستور قرآن، دین و کارهاى دینى، باید خالص براى خدا باشد و نیّت و هدف غیر خدایى در آنها راه نیابد:
«و ما اُمروا الاّ لیعبدوا اللَّه مخلصین له الدین»(7)
به آنان دستور داده شد که خدا را بندگى کنند و دین را براى او خالص نمایند.
ریاکارى، نوعى شرک است و کار را از ارزش مى‏اندازد. خداوند هم نمازى را که براى غیر خدا، براى جلب توجّه دیگران و براى فریب مردم باشد، نمى‏پذیرد و به آن پاداش نمى‏دهد.
عبادت بدون اخلاص، همچون جسم بدون جان است. روح نماز خلوص آن است.
4- خاشعانه باشد
بعضى در نماز، حواسشان پرت است، با سر و دست و لباس خود بازى مى‏کنند، به این طرف و آن طرف و این و آن نگاه مى‏کنند، هم نماز مى‏خوانند و هم به حرف‏هاى دیگران گوش مى‏دهند، آرامش بدنى و توجّه قلبى ندارند. اینها همه نشانه آنست که در نمازشان، خضوع و خشوع نیست.
خاشع بودن در نماز، آنست که نمازگزار، دلش با خدا و توجّهش به آفریدگار باشد، آرامش بدنى داشته باشد، و واقعاً خود را در برابر خدایى که از هر شخصیّت و مقامى برتر و از هر قدرتمندى تواناتر است، حسّ کند.
در حدیث آمده است: «اُعبد اللَّه کانّک تراه»(8)
خدا را چنان عبادت کن که گویى او را مى‏بینى!
که اگر این حالت را داشتید، به مرحله‏اى رسیده‏اید که خداوند از آنان به «مؤمنان رستگار» یاد مى‏کند و یکى از صفاتشان را چنین مى‏داند: «الذّین هم فى صلاتهم خاشعون»(9)
آنان که در نمازشان، خشوع دارند.
با این اوصافى که براى نماز خداپسندانه گفته شد، وقتى انسان، نماز و نیایش پیامبران و امامان و انسان‏هاى پاک و والا را نگاه مى‏کند و آن را با نماز خود مقایسه مى‏نماید، از خود و نمازش شرمنده مى‏شود.
کاش نمازى بخوانیم که خدا بپسندد و بپذیرد و اجر بزرگ براى آن عطا کند.
نماز را باید همیشه و مرتّب خواند، چرا که سهل انگارى در امر نماز وبى‏اعتنایى کردن وگاهى خواندن و گاهى نخواندن، گناه است



5) بحار الانوار، ج 84 ص 259 .
6) نهج الفصاحه، سخن 132 .
7) سوره بیّنه، آیه 5 .
8) مصباح الشریعه، ص 8 .
9) سوره مؤمنون، آیه 2 .

توسط : |   نظر بدهید
      

خداى بزرگ، نه از نماز خواندن ما سود مى‏برد، و نه بى نمازى ما به او زیان مى‏رساند. اگر بخوانیم، خودمان به پاکى جان و صفاى روح و دورى از پلیدى‏ها مى‏رسیم و اگر بى اعتنا به نماز باشیم، از برکات و آثار معنوى و اجتماعى آن، محروم مى‏شویم و در آخرت هم به خاطر ناسپاسى و دورى از خدا و آلودگى به فساد، کیفر خواهیم دید.
وقتى کمال و سعادت ما در «بندگى خدا» است، این بندگى و عبادت، در شکل «نماز» و انجام این فریضه الهى آشکار مى‏شود. پس نماز، همان عبودیّت و پرستش و راز و نیاز به درگاه آفریدگار، و توجّه به او و نعمت‏هایش مى‏باشد که روزى چند مرتبه انجام مى‏گیرد.
این عبادت، ما را همواره به یاد خدا مى‏اندازد، و یاد خدا ما را از پستى و ستم و گناه و فساد، باز مى‏دارد.
آنکه بنده خدا باشد، دیگر اسیر شیطان و برده هوا و هوس نمى‏شود.
آنکه در انجام نماز، فرمان خدا را گردن مى‏نهد و تسلیم مى‏شود، دیگر در برابر طاغوت‏ها وقدرت‏هاى شیطانى، سر تسلیم فرود نمى‏آورد.
نماز مى‏خوانیم، تا یاد خدا در طول شبانه روز و در همه عمر، در دل ما زنده باشد و توجّه به خدا، ما را به یاد آن اندازد که «بنده»ایم و او صاحب و ربّ و سرپرست ماست، و هیچ بنده‏اى نباید برخلاف میل و خواسته و فرمان صاحب اختیار خودش رفتار کند.
خداوند مى‏فرماید: «و اقم الصلاة لذکرى»
بخاطر یاد من، نماز بر پا بدار.
در آیه دیگر مى‏خوانیم:
«انّ الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنکر»
نماز، انسان را از کارهاى زشت و ناپسند، باز مى‏دارد.




برچسب ها : نماز  ,
توسط : |   نظر بدهید
      

بی رودر وایسی میخوام حرف بزنم تا بدونیم اکثر ماها کشکی کشکی می گیم عاشق امام زمانیم و الکی فقط ادا در میاریم که بگیم ماهم خیر سرمون منتظریم.

طرف میاد روز نیمه شعبان کلی شیرینی و آب میوه پخش میکنه تابگه منم منتظر امام زمانم اما تا چشمش میفته به یه عروس و دوماد تا می تونه جنس هاش رو گرونتر به اونا می فروشه و هی داد می زنه آقا بیابیا. بشین تا بیاد.

هر روز و شب میره مسجد نماز میخونه و به عبادت می پردازه اما تا ازش درباره یه جوون با تیپ متفاوت برای کار تحقیقات می کنن شروع می کنه به زیرآب زدن بعد ادعاشم می شه که منتظر امام زمانه و هی میگه آقا بیابیا. بشین تا بیاد.

طرف همکارش داره کارش رو انجام میده مثل بچه آدم و برا خانوادش یه لقمه نون حلال می بره اما بخاطر اینکه به پست و مقام همکارش برسه مدام میره پیش رئیسش و زیرآب همکارش رو می زنه بعد هی داد می زنه آقا بیابیا. بشین تا بیاد.

دوسه بار رفته حج و چندبارهم رفته کربلا و ادعاش میشه منتظر واقعیه ولی درست دوتا خونه اونورتر همسایش تو جهیزه دخترش مونده و دوسه تا خونه اینورتر بچه های همسایش سرگشنه زمین میزارن و هی داد میزنه آقا بیابیا. بشین تا بیاد.

منتظرین دروغین فرج

طرف از بازنشستگی حقوق میگیره، زمین کشاورزی داره، دوسه تا خونه اجاره ای داره اما بازم برا 300 هزار تومن میره سرکار و جای کار یه جوون بیکار که میخواد خرج خانوادش رو در بیاره رو میگیره و ادعاش میشه منتظر امام زمانه و هی داد میزنه آقا بیابیا. بشین حتما برای تو یکی میاد.

آقا شرکت داره و چند تا کارمند، اما حق و حقوقشون رو نمیده یا دیر میده یا کامل نمیده و می دونه که حقوقی که داره می ده شرعا درست نیست اما ادعاش میشه منتظر امام زمانه و هی داد می زنه آقا بیابیا. بشین حتما میاد.

طرف روی پیشونیش از بس جای مهر مونده سیاه شده و همیشه تسبیح دستشه و ذکر میگه اما تا یه خواستگار میاد برا دخترش که از نظر اخلاق و دین ازش اطمینان داره ولی چون توان مالی کمی داره جواب رد میده و هی داد میزنه آقا بیابیا. بشین تا بیاد.

بنده خدا مسئول گزینش یه ارگان یا اداره هست اما بجای استخدام یه نفر که کار بلده و دلسوز، میاد فامیل خودشون رو که عرضه نداره رو استخدام می کنه با پارتی بعد هی داد می زنه آقا بیابیا. بشین حتما میاد.

حالا خودمونیم، شب تا صبح و صبح تا شب گناه می کنیم بعد ادعامون میشه منتظر امام زمانیم و برای ظهور قدم بر می داریم و هی داد می زنیم آقا بیابیا. بشینیم حتما میاد...

پ,ن: غیبت، تهمت ناروایست که سال ها به تو زده ایم و غافل از آنیم که تو مدت هاست آمده ای و این ماییم که رفته ایم. آقا جان برای آمدن ما دعا کن...

منبع:معبر سایبری فندرسک


توسط : |   نظر بدهید
      

 جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.

- قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.

- قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.

- قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

شیخ نخودکی فرمود:

برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.

برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.

و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.

جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!

شیخ نخودکی فرمود : نماز اول وقت شاه کلید است .




برچسب ها : نماز  ,
      

 

 

نمازهایمان اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!

نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایمان نماز بود،... نمی خواندیمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشیم...

اگر نمازهایمان نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی...

اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!! تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه. نمازهایمان "نماز" نیست. •0· اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" می شد و با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.

اگر نماز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا...

اگر نمازمان نماز بود، می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....

التماس دعا




برچسب ها : نماز  ,
توسط : |   نظر بدهید
      
   1   2      >