دســــــتهایت روســـری را از وسط تا میکند
این مثـــــلث در مربــــــع سخت غوغا میکند
مثل یک منـــــشور در برخــــــورد با نور سفید
روسری، رویِ سرِ تو رنگ پیــــــــــــــدا میکند
سبز، قــــرمز، ســـــرمهای، فرقی ندارد رنگها
صـــــورت تو رو سریها را چه زیــــبا میکند!
میشود هر تار مو یک «شب» ولی یک روسری
این همه شب را چگونه در دلش جا میکند؟