پایان بد سریال های ایرانی
یادش بخیر زمانی که دانش آموز بودیم ، همون موقع ها که تکلیف شب چزء لاینفک برنامه های آموزشی مدارس بود و قرار بود همین مشق، لذت هرچی تعطیلات هست از دماغ دانش آموز دربیاره ، دفتر مشقامون از بس در حال نوشته شدن بود صفحه های آخرش دیگه حرصمون را در می آورد و دوست داشتیم زودتر تموم بشه تا دفتر جدید و نو برامون بخرن واسه همین دفترمون را میدادیم دست برادر خواهر کوچکترمون تا خط خطی کنن و ما زودتر خلاص بشیم از دست دفتر قدیمی و...
این خاطره را گفتم تا برسم به موضوع فیلمهای و سریالهای تلویزیونی و قسمتهای آخر سریالها که واقعا حرص درآر و کلافه کننده از آب در می آیند مثل همون صفحات آخر دفترهای مشق دوران کودکی
اخیرا چند سریال تلویزیونی همچون حانیه ، همه چیز آنجاست و گذر از رنجها که مخاطب خوبی هم برای خود دست و پا کرده بودند و ساعتهای دلنشینی را برای تماشاگرانشان در شبهای طولانی زمستان رقم زده بودند به پایان رسیدند و بلا استثنا همه اشان هم قسمت آخرشان بسیار بد و کسل کننده به پایان رسید
ظاهرا کارگردانان محترم هم ساخت قسمت آخر سریالشان را دست بچه های تدارکات یا بچه های آبدارخانه میدهند و آنها هم به سلیقه خودشان سریال را خط خطی میکنند و ذهن تماشاگر را هم
واقعا نگاهی گذرا به اکثر فیلمها و سریالهای ایرانی این مطلب را در ذهن متبادر میسازد که تماشاگر به راحتی میتواند حدس بزند چه اتفاقی قرار است بیفتد و پایان سریال چه خواهد شد همانگونه که در بین مردم رایج است که میگویند آخر فیلمهای ایرانی عروسی هست و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان میرسد